با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

MW

ɛm ˈdʌbəl ju ɛm ˈdʌbəl juː
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • abbreviation noun
    موج متوسط (medium wave) (در رادیو)
    • - The MW band includes frequencies from 300 kHz to 3 MHz.
    • - باند موج متوسط مشتمل بر فرکانس‌های ۳۰۰ کیلوهرتز تا ۳ مگاهرتز است.
    • - Many cars have built-in MW antennas for better radio reception.
    • - بسیاری از خودروها دارای آنتن‌های موج متوسط داخلی برای دریافت رادیویی بهتر هستند.
  • abbreviation
    میلی‌وات (mW) (milliwatt)
    • - The power output of the device was only a few mW.
    • - توان خروجی این دستگاه تنها چند میلی‌وات بود.
    • - The LED bulb consumes 3 mW of power.
    • - این لامپ LED سه میلی‌وات برق مصرف می‌کند.
  • abbreviation
    مگاوات (MW) (megawatt)
    • - The power plant generates 100 mW of electricity.
    • - این نیروگاه ۱۰۰ مگاوات برق تولید می‌کند.
    • - The hydroelectric dam has a capacity of 50 mW.
    • - ظرفیت این سد برق‌آبی (هیدروالکتریسیته) ۵۰ مگاوات است.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت MW

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «MW» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/mw

لغات نزدیک MW

پیشنهاد بهبود معانی