شکل نوشتاری دیگر این لغت: nonliving
غیرزنده، بیجان، فاقد حیات
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The thick bark of a tree is made mostly of non-living tissue.
پوست ضخیم درخت عمدتاً از بافتهای فاقد حیات تشکیل شده است.
Some cultures believe that even non-living items can possess spiritual energy.
برخی فرهنگها معتقدند حتی اشیای بیجان هم میتوانند انرژی روحی داشته باشند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «non-living» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/non-living