بیاهمیت، کماهمیت، ناچیز
The difference in test scores between the two groups was nonsignificant.
تفاوت نمرات آزمون بین دو گروه ناچیز بود.
There was a nonsignificant decrease in crime rates after implementing the new policing strategy.
پساز اجرای استراتژی جدید پلیسی، میزان جرم و جنایت کاهش ناچیزی داشت.
غیرمعنادار، بیمعنی، غیرمعین، نامعلوم
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The study found a nonsignificant correlation between age and income level.
این مطالعه نشان داد که بین سن و سطح درآمد رابطهی نامعلومی است.
a nonsignificant test
یک آزمون غیرمعنادار
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «nonsignificant» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/nonsignificant