Nonstandard

    nanˈstændərd nanˈstændərd
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها

    adjective
    (به‌ویژه درمورد واژه و دستور زبان و تلفظ و کاربرد زبان) غیرمعیار، نااستانده، زیرمعیار

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    adjective
    عامیانه، محلی، خودمانی
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد nonstandard

    1. adjective Not standard; not accepted as a model of excellence
      Antonyms: standard

    ارجاع به لغت nonstandard

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «nonstandard» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/nonstandard

    لغات نزدیک nonstandard

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند