شکل نوشتاری این لغت در حالت صفت (adjective): non-union
همچنین میتوان از non-unionized بهجای nonunion استفاده کرد.
غیراتحادیهای (غیروابسته به اتحادیهی صنفی)
Non-union workers expressed concern about their living conditions.
کارگران غیراتحادیهای نسبت به شرایط معیشتی خود ابراز نگرانی کردند.
The nonunion employees received a smaller bonus compared to their union counterparts.
کارمندان غیراتحادیهای در مقایسه با همتایان اتحادیهای خود پاداش کمتری دریافت کردند.
پزشکی جوشنخوردگی (وضعیتی که در آن شکستگی استخوان بهطور کامل بهبود نمییابد)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی پزشکی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Physical therapy was ineffective in treating her nonunion.
فیزیوتراپی در درمان جوشنخوردگی او بیاثر بود.
The surgeon explained that a nonunion can complicate the healing process.
جراح توضیح داد که جوشنخوردگی میتواند روند بهبودی را پیچیده کند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «nonunion» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/nonunion