امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Noontide

ˈnuːntaɪd ˈnuːntaɪd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
نیمروز، ظهر، اوج، بالاترین نقطه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد noontide

  1. noun The middle of the day
    Synonyms:
    noon twelve noon high-noon midday noonday

ارجاع به لغت noontide

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «noontide» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/noontide

لغات نزدیک noontide

پیشنهاد بهبود معانی