آخرین به‌روزرسانی:

(not) Make Heads Or Tails Of Something

معنی و نمونه‌جمله‌ها

idiom informal

فهمیدن، درک کردن، سر درآوردن از چیزی (معمولاً به‌صورت منفی می‌آید)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

I can't make heads or tails of this math problem.

نمی‌توانم از این مسئله‌ی ریاضی سر دربیاورم.

I can't make heads or tails of this confusing situation.

نمی‌توانم این وضعیت گیج‌کننده را درک کنم.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت (not) make heads or tails of something

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «(not) make heads or tails of something» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/not-make-heads-or-tails-of-something

لغات نزدیک (not) make heads or tails of something

پیشنهاد بهبود معانی