Ombudsman

ˈɑːmbədzmən ˈɒmbʊdzmən
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun plural
(مأموری که کارش رسیدگی به شکایات مردم علیه دولت و مراجع دولتی است) داد‌آور، فریادرس مردم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت ombudsman

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ombudsman» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ombudsman

لغات نزدیک ombudsman

پیشنهاد بهبود معانی