آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Ombudsman

ˈɑːmbədzmən ˈɒmbʊdzmən

شکل جمع:

ombudsmen

معنی ombudsman | جمله با ombudsman

noun countable

نماینده، مسئول شکایات، آمبودزمان، دادآور (مأموری که کارش رسیدگی به شکایات مردم علیه دولت یا سازمانی است)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

The ombudsman reviewed the citizen’s complaint about police misconduct.

نماینده، شکایت شهروند درباره‌ی بدرفتاری پلیس را بررسی کرد.

If you're not satisfied with the service, you can contact the ombudsman.

اگر از خدمات راضی نیستید، می‌توانید با مسئول رسیدگی به شکایات تماس بگیرید.

پیشنهاد بهبود معانی

سوال‌های رایج ombudsman

شکل جمع ombudsman چی میشه؟

شکل جمع ombudsman در زبان انگلیسی ombudsmen است.

ارجاع به لغت ombudsman

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ombudsman» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ombudsman

لغات نزدیک ombudsman

پیشنهاد بهبود معانی