آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Ontological

ˌɑːntəˈlɑːdʒɪkəl ɒnˈtɒlədʒi

معنی ontological | جمله با ontological

adjective

هستی‌شناختی، مربوط به هستی‌شناسی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

The conference will focus on ontological issues in modern philosophy.

کنفرانس بر روی مسائل هستی‌شناسی فلسفه‌ی مدرن تمرکز خواهد داشت.

The film explores ontological themes of identity and self-awareness.

این فیلم به کاوش در مضامین هستی‌شناختی هویت و خودآگاهی می‌پردازد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد ontological

  1. adjective anything related to ontology, which is the branch of philosophy concerned with the nature of being, existence, and reality
    Synonyms:

سوال‌های رایج ontological

معنی ontological به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «ontological» در زبان فارسی به «مربوط به هستی‌شناسی» یا «هستی‌شناختی» ترجمه می‌شود.

واژه‌ی «ontological» ریشه در واژه‌ی یونانی ontos به معنای «بودن» و logos به معنای «شناخت» یا «مطالعه» دارد. این واژه در اصل به شاخه‌ای از فلسفه به نام «هستی‌شناسی» (Ontology) مربوط است که به بررسی ماهیت وجود، چیستی هستی، و روابط میان موجودات می‌پردازد. در زبان انگلیسی، صفت «ontological» معمولاً برای توصیف بحث‌ها، مفاهیم یا نظریه‌هایی به کار می‌رود که به طبیعت وجود و مرزهای میان واقعیت‌ها و پدیده‌ها اشاره دارند. به‌عبارت دیگر، هنگامی که موضوعی از منظر «وجودی» تحلیل می‌شود، هدف آن درک عمیق‌تری از چرایی بودن و ساختار بنیادی واقعیت است.

در حوزه‌ی فلسفه، واژه‌ی «ontological» نقش مهمی در آثار اندیشمندان بزرگ مانند ارسطو، دکارت، کانت و هایدگر داشته است. برای مثال، «برهان وجودی خدا» که یکی از مشهورترین استدلال‌های فلسفی است، به نام ontological argument شناخته می‌شود. هرچند این مفهوم در بستر فلسفی شکل گرفته، اما کاربرد آن در علوم دیگر نیز گسترش یافته است. امروزه از تعبیر «ontological framework» یا «چارچوب هستی‌شناختی» در رشته‌هایی مانند زبان‌شناسی، روان‌شناسی، هوش مصنوعی و حتی مطالعات فرهنگی برای اشاره به شیوه‌ی درک و سازمان‌دهی مفاهیم بنیادین جهان استفاده می‌شود.

در علوم مدرن، مفهوم «ontological» گاه به عنوان نقطه‌ی تمایز میان واقعیت عینی و برداشت ذهنی از آن به کار می‌رود. برای مثال، هنگامی که گفته می‌شود «یک نظریه دارای پایه‌ی ontological است»، منظور این است که آن نظریه بر مبنای درکی از واقعیت وجودی اشیا و پدیده‌ها استوار است، نه صرفاً بر تفسیر یا ادراک انسان از آن‌ها. این تمایز در فلسفه‌ی علم و معرفت‌شناسی (epistemology) نقش مهمی دارد و گاه مرز میان «آنچه هست» و «آنچه می‌دانیم» را روشن می‌سازد.

علاوه بر فلسفه و علم، واژه‌ی «ontological» در هنر، ادبیات و حتی فناوری نیز وارد شده است. در ادبیات، هنگامی که نویسنده‌ای به «وجود» یا «هویت» شخصیت‌های خود از زاویه‌ای فلسفی نگاه می‌کند، می‌توان گفت رویکردی «ontological» دارد. در فناوری، مخصوصاً در حوزه‌ی هوش مصنوعی و علوم داده، «ontology» به مجموعه‌ای از تعاریف و روابط میان مفاهیم گفته می‌شود که به رایانه کمک می‌کند تا «درک ساخت‌یافته‌ای از جهان» به دست آورد. از این منظر، «ontological modeling» به معنای طراحی چارچوبی است که بتواند مفاهیم واقعی را در قالبی منطقی و قابل فهم برای ماشین بازنمایی کند.

صفت «ontological» از جمله واژگانی است که هرچند ریشه در فلسفه دارد، اما امروزه در بسیاری از حوزه‌ها به معنای عمیق‌تری از «ماهیت وجود» اشاره می‌کند. استفاده از این واژه معمولاً نشان‌دهنده‌ی نگاهی بنیادی و تحلیلی به پدیده‌هاست؛ نگاهی که فراتر از سطح ظاهری امور رفته و به جوهره‌ی آن‌ها توجه دارد. به همین دلیل، در متون علمی، نظری و تحلیلی، کاربرد این واژه بیانگر رویکردی دقیق، تفکربرانگیز و فلسفی نسبت به موضوع مورد بحث است.

ارجاع به لغت ontological

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ontological» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ontological

لغات نزدیک ontological

پیشنهاد بهبود معانی