با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Orgasm

ˈɔːrɡæzm ˈɔːɡæzm
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    orgasmed
  • شکل سوم:

    orgasmed
  • سوم‌شخص مفرد:

    orgasms
  • وجه وصفی حال:

    orgasming
  • شکل جمع:

    orgasms

معنی و نمونه‌جمله

noun
شور و هیجان، شور شهوانی، اوج لذت جنسی، حالت انزال در مقاربت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- to achieve orgasm
- به اوج لذت جنسی رسیدن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد orgasm

  1. noun climax
    Synonyms: ejaculation, frenzy, peak, spasm

ارجاع به لغت orgasm

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «orgasm» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/orgasm

لغات نزدیک orgasm

پیشنهاد بهبود معانی