آخرین به‌روزرسانی:

Orthodontist

ˌɔːrθoʊˈdɑːnt̬ɪst ˌɔːθəˈdɒntɪst

شکل جمع:

orthodontists

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

پزشکی ارتودنتیست، متخصص ارتودنسی (دندان‌پزشکی که در صاف کردن دندان‌ها و اصلاح ناهنجاری‌های فک تخصص دارد)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی پزشکی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

My teeth look so much better after seeing the orthodontist.

بعد‌از مراجعه به ارتودنتیست، دندان‌هایم خیلی بهتر شده‌اند.

My orthodontist is really friendly and always explains everything clearly.

متخصص ارتودنسی من خیلی خوش‌برخورد است و همیشه همه‌چیز را به‌صورت شفاف توضیح می‌دهد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد orthodontist

  1. noun a dentist who specializes in correcting the alignment of teeth and jaws

ارجاع به لغت orthodontist

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «orthodontist» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/orthodontist

لغات نزدیک orthodontist

پیشنهاد بهبود معانی