فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Outshoot

معنی‌ها

noun verb - transitive

بهتر تیراندازی کردن

noun verb - transitive

بیرون زدن، بیرون جستن، قلمبه شدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
noun verb - transitive

هرچیز بیرون‌زده، قلمبه

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت outshoot

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «outshoot» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/outshoot

لغات نزدیک outshoot

پیشنهاد بهبود معانی