امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Over-

    ˈoʊvər ˈəʊvə
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها

    B1
    پیشوند: بالای، روی، مافوق، بالائی، برونی، خارجی [overhead]

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری
    پیشوند: برتر، برجسته، ابر- [overlord]
    پیشوند: گذرنده، عبور کننده (از روی)، سر رفتن، لبریز [overshoot و overpass و overflow]
    پیشوند: حرکت از بالا به پایین [overwhelm]
    پیشوند: در سر تا سر سطح (چیزی)، از یک سو به سوی دیگر، از میان [overprint و overgrowth]
    پیشوند: زیادی، زیاده، بیش‌از‌حد، نا خواسته، اضافی، زائد، فزون، - بیش [oversleep یا overwork]
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت over-

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «over-» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/over-

    لغات نزدیک over-

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند