با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

فریب دادن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • گول زدن
  • فونتیک فارسی

    farib daadan
  • فعل متعدی
    to deceive, to delude, to trick, to dupe, to cheat, to entice, to cozen, to fool, to fox, to mislead, to inveigle, to bamboozle, to lure, to beguile, to gyp, to swindle, to defraud, to feint, to ensnare, to fob, to entrap, to seduce, to gull, to manipulate
    • - او در فریب دادن دیگران مهارت داشت.

    • - She was skilled at deceiving others.
    • - سعی کرد با دروغ‌هایش او را فریب دهد.

    • - She tried to deceive him with her lies.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد فریب دادن

ارجاع به لغت فریب دادن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «فریب دادن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/فریب دادن

لغات نزدیک فریب دادن

پیشنهاد بهبود معانی