امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

ترسو به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

بزدل، بی‌دل و جرات

فونتیک فارسی

tarsoo
اسم صفت
timid, coward, cowardly, pusillanimous, timorous, chicken-hearted, fearful, scary, fainthearted, lily-livered

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

- آدم دلیر فقط یکبار می‌میرد - آدم ترسو هزار بار!

- The brave die only once, the cowardly a thousand times!

- افسران ترسو تنزل رتبه یافتند.

- Cowardly officers were downgraded.

- تاریخ از او به عنوان یک فرمانده ترسو یاد خواهد کرد.

- He will go down in history as a cowardly commander.
عامیانه scary, yellow, yellow-belly
old woman
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ترسو

  1. مترادف:
    بددل بزدل بی‌جگر بیمناک ترسنده جبان ضعیف‌دل جبون خایف کم‌جرات کم‌دل مستوحش متوحش
    متضاد:
    شجاع نترس بی‌پروا شیردل

ارجاع به لغت ترسو

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ترسو» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ترسو

لغات نزدیک ترسو

پیشنهاد بهبود معانی