فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

طریق به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

جاده، راه

فونتیک فارسی

tarigh
اسم

way, road, channel, avenue, path

طریق پرتکاپو

the bustling avenue

طریق سخت و ناهموار بود.

The road was rough and bumpy.

روش، شیوه

فونتیک فارسی

tarigh
اسم

by, via, means, manner, method, way

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

از طریق یک پورت موازی به کامپیوتر متصل شد.

It connected to the computer via a parallel port.

از طریق پست هوایی

via airmail

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد طریق

  1. مترادف:
    جاده راه سبیل سلک صراط گذرگاه ممر معبر
  1. مترادف:
    روش طور گونه متد منوال نحو وجه
  1. مترادف:
    مذهب مسلک نحله
  1. مترادف:
    پیشه حرفه کار
  1. مترادف:
    عادت خو
  1. مترادف:
    راه نغمه سرود
  1. مترادف:
    سبک طرز
  1. مترادف:
    قاعده قانون هنجار

ارجاع به لغت طریق

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «طریق» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/طریق

لغات نزدیک طریق

پیشنهاد بهبود معانی