امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

سبیل به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

راه

فونتیک فارسی

sabil
اسم
ادبی way, road, manner, cause, path

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

- جاده به سبیلی باریک منتهی شد.

- The road finished in a narrow path.

- فی سبیل‌الله

- for the sake of God
موی بالای لب

فونتیک فارسی

sebil
اسم
mustache, whiskers, mustachio

- مدام سبیل خود را می‌جوید.

- He kept chewing at his moustache.

- سبیل چخماقی

- handlebar mustache

- او سبیل خود را با موم چرب می‌کند.

- He waxes his mustache.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سبیل

  1. مترادف:
    بروت سبلت شارب
    متضاد:
    ریش محاسن
  1. مترادف:
    جاده راه صراط طریق
  1. مترادف:
    قربانی نذر وقف
  1. مترادف:
    روش شیوه طریقه
  1. مترادف:
    روا مباح

ارجاع به لغت سبیل

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سبیل» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/سبیل

لغات نزدیک سبیل

پیشنهاد بهبود معانی