آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: جمعه ۲۰ تیر ۱۴۰۴

    ریش به انگلیسی

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    اسم
    فونتیک فارسی / rish /

    beard, whiskers, stubble

    beard

    whiskers

    stubble

    ریش, beard, whiskers, stubble
    محاسن

    مردی که در کافه بود، ریش قرمز روشنی داشت که توجه همه را به خود جلب کرده بود.

    The man in the café had a bright red beard that caught everyone's attention.

    ریش پیرمرد مثل برف سفید بود.

    The old man's beard was (as) white as snow.

    اسم
    فونتیک فارسی / rish /

    whiskers, barba, barb, bristles, nub, prickle, seta, trichome, barbule, spicule

    whiskers

    barba

    barb

    bristles

    nub

    prickle

    seta

    trichome

    barbule

    spicule

    موی صورت جانور

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری

    گربه در هیجان وقتی که موش را دید، ریشش را تکان داد.

    The cat twitched its whiskers in excitement as it spotted a mouse.

    خرگوش‌ها ریش بلندی دارند که به آن‌ها کمک می‌کند محیط خود را حس کنند.

    Rabbits have long barba that help them sense their surroundings.

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد ریش

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    زخم قرح
    مترادف:
    محاسن
    مترادف:
    جراحت خستگی زخم والانه
    مترادف:
    لحیه محاسن

    سوال‌های رایج ریش

    ریش به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «ریش» در زبان انگلیسی به beard ترجمه می‌شود. این واژه به موهایی گفته می‌شود که روی چانه، گونه‌ها و گاهی گردن مردان می‌روید. ریش از دیرباز نه تنها یک ویژگی طبیعی بدن انسان، بلکه بخشی از هویت، فرهنگ، مذهب و سبک شخصی افراد در جوامع مختلف بوده است.

    در طول تاریخ، ریش معانی مختلفی داشته است. در برخی فرهنگ‌ها، ریش نماد بلوغ، خرد، قدرت و مردانگی بوده؛ به‌ویژه در جوامع سنتی یا مذهبی، داشتن ریش نشانه‌ی وقار و احترام تلقی می‌شده است. از سوی دیگر، در برخی دوره‌های تاریخی یا فرهنگ‌های غربی، ریش‌تراشی به عنوان نماد تمیزی، مدرن بودن و تمدن رواج یافته است.

    در دنیای مدرن، ریش بیشتر جنبه‌ی زیبایی‌شناختی و سلیقه‌ای پیدا کرده است. مدل‌های مختلف ریش – از ته‌ریش گرفته تا ریش بلند و پرپشت – تبدیل به بخشی از سبک و مد مردانه شده‌اند. افراد ممکن است ریش بگذارند برای ایجاد ظاهری جدی‌تر، جذاب‌تر، یا برای هماهنگی با استایل شخصی خود. همچنین، برخی مردان ریش را به دلایل عملی نگه می‌دارند، مثلاً برای محافظت از پوست در برابر سرما یا به دلیل حساسیت پوستی به تیغ.

    در زبان و ادبیات فارسی، «ریش» گاهی بار معنایی کنایی هم دارد؛ مثلاً در عباراتی مثل «ریش کسی را در دست داشتن» به معنای کنترل داشتن بر او، یا «ریش‌سفید» که به بزرگتر و فرد باتجربه و محترم خانواده یا جامعه اشاره دارد. بنابراین، ریش در زبان فارسی نه‌تنها یک ویژگی فیزیکی بلکه حامل معانی فرهنگی و اجتماعی متعددی است.


    ارجاع به لغت ریش

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «ریش» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ریش

    لغات نزدیک ریش

    • - ریسه کردن
    • - ریسیدن
    • - ریش
    • - ریش‌بز
    • - ریش‌بزی
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    whisperer whether or not vet vocal tract venerableness v used ural exhaust unite in that case oval no matter any way you slice it upcoming غلبه غلو کردن قلوه‌سنگ قیلوله فغان صلیب حوالی حواله گل گوشت چرخ‌کرده بیغوله قیل‌وقال قدر قرابت غربت
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.