۷۰٪ تخفیف تا پایان اسفند - اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی 💚

خستگی به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

khastegi
fatigue, weariness

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد خستگی

  1. مترادف:
    جراحت ریش زخم
  1. مترادف:
    کوفتگی درماندگی فرسودگی
  1. مترادف:
    ملالت

ارجاع به لغت خستگی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خستگی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/خستگی

لغات نزدیک خستگی

پیشنهاد بهبود معانی