آخرین به‌روزرسانی:

جراحت به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / jeraahat /

wound, sore, ulcer, cut, injury, laceration, unceration

زخم، صدمه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

فوت در اثر جراحت‌های وارده در تصادف اتومبیل

death as a result of the injuries sustained in a car accident

جراحتش عمیق است.

his wound is deep

نمونه‌جمله‌های بیشتر

جراحت را با یک شی لبه تیز وارد آورده بودند.

The wound was inflicted with a sharp object.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد جراحت

  1. مترادف:
    جریحه ریش زخم قرحه
  1. مترادف:
    چرک ریم
  1. مترادف:
    صدمه

ارجاع به لغت جراحت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «جراحت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/جراحت

لغات نزدیک جراحت

پیشنهاد بهبود معانی