آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: جمعه ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴

    جراحی به انگلیسی

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    اسم
    فونتیک فارسی / jarraahi /

    surgery, surgical operation, operation

    surgery

    surgical operation

    operation

    انجام عمل بر روی بیمار، برمان

    غده‌ی مغزی او جراحی لازم دارد.

    his brain tumor will need surgery

    پیش از عمل جراحی بیمار را بی‌هوش کردند.

    Before the operation, the patient was anesthetized.

    صفت
    فونتیک فارسی / jarraahi /

    surgical

    surgical

    مربوط به عمل بر روی بیمار، برمانی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام

    ابزار جراحی

    surgical instruments

    سوزن بخیه‌زنی در جراحی

    a needle for surgical sutures

    پیشنهاد بهبود معانی

    سوال‌های رایج جراحی

    جراحی به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «جراحی» در زبان انگلیسی به "surgery" ترجمه می‌شود و به مجموعه‌ای از روش‌ها و تکنیک‌های پزشکی گفته می‌شود که طی آن پزشک یا تیم پزشکی با برش، تغییر یا ترمیم بافت‌ها و اعضای بدن، مشکلات یا بیماری‌ها را درمان می‌کنند.

    جراحی یکی از شاخه‌های مهم پزشکی است که برای درمان انواع آسیب‌ها، بیماری‌ها و ناهنجاری‌های جسمی به کار می‌رود.

    جراحی می‌تواند به دو دسته کلی تقسیم شود: جراحی‌های اورژانسی که برای نجات جان بیمار در شرایط بحرانی انجام می‌شوند، و جراحی‌های الکتیو یا برنامه‌ریزی شده که به صورت پیشگیرانه یا برای بهبود کیفیت زندگی انجام می‌شوند. انواع جراحی شامل جراحی‌های باز (که برش بزرگی روی بدن زده می‌شود)، جراحی‌های کم‌تهاجمی مانند لاپاراسکوپی (که با برش‌های کوچک و ابزارهای خاص انجام می‌شود)، و جراحی‌های تخصصی مثل جراحی قلب، جراحی مغز، جراحی ارتوپدی و غیره است.

    جراحی معمولاً با بی‌حسی موضعی یا بی‌هوشی عمومی همراه است تا بیمار در طول عمل درد نداشته باشد. بعد از جراحی، مراقبت‌های ویژه‌ای برای بهبود و جلوگیری از عفونت و عوارض احتمالی لازم است. تکنولوژی‌های جدید مثل رباتیک و تصویربرداری پیشرفته باعث شده‌اند جراحی‌ها دقیق‌تر و با ریسک کمتر انجام شوند.

    جراحی علاوه بر نقش درمانی، در بعضی موارد برای تشخیص بیماری‌ها نیز استفاده می‌شود؛ مثلاً نمونه‌برداری از بافت مشکوک برای آزمایش‌های پاتولوژی. امروزه جراحی‌ها در مراکز تخصصی و بیمارستان‌ها با رعایت استانداردهای بهداشتی و تجهیزات مدرن انجام می‌شوند تا ایمنی و موفقیت عمل افزایش یابد.


    ارجاع به لغت جراحی

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «جراحی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/جراحی

    لغات نزدیک جراحی

    • - جراحت
    • - جراحت درونی بدون پارگی پوست
    • - جراحی
    • - جراحی پلاستیک کردن
    • - جراحی مانند
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    seamstress score a goal scarcely scape scammer savor savior savage saul room temperature doozy doth downtime doyle drama queen تکذیب تکذیب کردن حمام ساقی ماهی تهی‌خار ماهی دیواربین ماهی جنگجو ماهی گوپی ماهی تترانئون ماهی‌ماهی ماهی پلاتی ماهی دم‌شمشیری لپ‌تاپ قاروقور قباد
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.