virtues, good characteristics
محاسن مهربانی و بخشش میتوانند تاثیر عمیقی بر اطرافیانمان داشته باشند.
The virtues of kindness and generosity can have a profound impact on those around us.
او از محاسن زیادی برخوردار بود.
She possessed many virtues.
ادبی beard
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
محاسن بلند و خاکستری پیرمرد به سینهاش رسیده بود.
The old man's long grey beard reached down to his chest.
آرایشگر محاسن مشتری را با دقت اصلاح کرد.
The barber carefully trimmed the customer's beard.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «محاسن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/محاسن