با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

قانون به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • حکم
  • فونتیک فارسی

    ghaanoon
  • اسم
    law, rule, ordinance, code, enactment, ban, statute, principle, act, regulation, canon, bill, act of parliament, legislation, jurisprudence
    • - آن قانون هنوز به قوت خود باقی است.

    • - That law is still active.
    • - مختل شدن نظم و قانون

    • - the breakdown of law and order
    • - قوه‌ی مقننه قانون وضع می کند و قوه‌ی مجریه این قوانین را به اجرا درمی‌آورد.

    • - The legislative branch enacts laws and the executive branch carries these laws out.
    • - قانون وضع‌شده توسط پارلمان

    • - a parliament-ordained law
    • - برخی از حقوق بشر بر قانون مدنی مقدم هستند.

    • - Some human rights are superior to civil law.
  • ساز زهی قدیمی
  • فونتیک فارسی

    ghaanoon
  • اسم
    موسیقی ghanoon (an old stringed instrument comparable to a psaltery)
    • - یادگیری نواختن قانون نیازمند تمرین است.

    • - Learning to play the ghanoon takes practice.
    • - او با مهارت و ظرافت زیادی قانون نواخت.

    • - He played the ghanoon with such skill and grace.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد قانون

ارجاع به لغت قانون

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «قانون» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/قانون

پیشنهاد بهبود معانی