فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

ضابطه به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

معیار، قاعده

فونتیک فارسی

zaabete
اسم

criterion, norm, standard, yardstick, model, regulation, measure, principle, rule, order, retentive, law

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

ما باید ضوابط را مراعات کنیم.

We must observe the rules.

بر مبنای چه ضابطه‌ای؟

On the basis of what criterion?

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ضابطه

  1. مترادف:
    دستور قاعده قانون معیار هنجار
    متضاد:
    رابطه

ارجاع به لغت ضابطه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ضابطه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ضابطه

لغات نزدیک ضابطه

پیشنهاد بهبود معانی