فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Over The Top

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective C2
    بیش از حد، بیش از اندازه، زیاده از حد، مبالغه‌آمیز، افراطی، افراط‌آمیز، اغراق‌آمیز
    • - The movie's special effects were over the top.
    • - جلوه‌های ویژه‌ی فیلم اغراق‌آمیز بود.
    • - Her outfit was completely over the top for a casual lunch date.
    • - لباسش برای یک قرار نهار خودمانی مبالغه‌آمیز بود.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت over the top

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «over the top» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/over-the-top

لغات نزدیک over the top

پیشنهاد بهبود معانی