فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Overarch

American: ˌoʊvəˈrɑːrtʃ British: ˌəʊvəˈrɑːtʃ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • verb - transitive verb - intransitive
    (بر روی چیزی) طاق هلالی زدن، طاق ضربی زدن
    • - The old bridge overarches the river.
    • - پل قدیمی مانند یک هلال بر روی رودخانه قرار دارد.
  • verb - transitive verb - intransitive
    چیره بودن یا شدن، مسلط بودن یا شدن، اساسی بودن
    • - God's overarching power
    • - قدرت فراگیر خداوند
    • - the overarching idea of his essay
    • - اندیشه‌ی (فکر) اصلی مقاله‌ی او
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد overarch

  1. verb Form an arch over
    Synonyms: arch over

ارجاع به لغت overarch

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «overarch» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/overarch

لغات نزدیک overarch

پیشنهاد بهبود معانی