(بر روی چیزی) طاق هلالی زدن، طاق ضربی زدن
The old bridge overarches the river.
پل قدیمی مانند یک هلال بر روی رودخانه قرار دارد.
چیره بودن یا شدن، مسلط بودن یا شدن، اساسی بودن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
God's overarching power
قدرت فراگیر خداوند
the overarching idea of his essay
اندیشهی (فکر) اصلی مقالهی او
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «overarch» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/overarch