امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Overfly

ˌoʊvəˈflaɪ ˌəʊvəˈflaɪ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adverb
از روی (چیزی) عبور کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد overfly

  1. verb To pass through the air
    Synonyms: survey, fly across, fly-over, inspect
  2. verb Fly over
    Synonyms: pass over

ارجاع به لغت overfly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «overfly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/overfly

لغات نزدیک overfly

پیشنهاد بهبود معانی