آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Overhand

ˈoʊvərhænd ˈəʊvəhænd

معنی overhand

adjective adverb

دست به بالا، از پایین به بالا، بازی با دست به طرف بالا، روی‌هم، برعکس، یک‌طرفه، ترکی دوزی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد overhand

  1. adjective sewn together with overhand stitches (close vertical stitches that pass over and draw the two edges together)
    Synonyms:
    oversewn
  1. adjective with hand brought forward and down from above shoulder level
    Synonyms:
    Antonyms:

ارجاع به لغت overhand

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «overhand» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/overhand

لغات نزدیک overhand

پیشنهاد بهبود معانی