فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Oversleep

ˌoʊvərˈsliːp ˌəʊvəˈsliːp

گذشته‌ی ساده:

overslept

شکل سوم:

overslept

سوم‌شخص مفرد:

oversleeps

وجه وصفی حال:

oversleeping

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - intransitive

خواب ماندن، دیر از خواب بلند شدن، بیش‌از‌حد معمول خوابیدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

I overslept and missed the train.

خواب ماندم و به قطار نرسیدم.

I have a tendency to oversleep when I'm feeling really tired.

وقتی خیلی خسته‌ام، دوست دارم بیشتر بخوابم.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد oversleep

  1. verb to sleep longer than intended
    Synonyms:
    sleep in sleep late miss the alarm stay in bed

ارجاع به لغت oversleep

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «oversleep» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/oversleep

لغات نزدیک oversleep

پیشنهاد بهبود معانی