امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Oxygen

ˈɑːksɪdʒən ˈɒksɪdʒn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    oxygens

توضیحات

نماد: O

عدد اتمی: 8

جرم اتمی: 15.999

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable B2
شیمی عنصر شیمیایی اکسیژن، عنصر اکسیژن، گاز اکسیژن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- The fire went out due to lack of oxygen.
- آتش به‌دلیل کمبود اکسیژن خاموش شد.
- Humans need oxygen to survive.
- انسان‌ها برای زنده ماندن به اکسیژن نیاز دارند.
- Plants produce oxygen during photosynthesis.
- گیاهان در طول فتوسنتز اکسیژن تولید می‌کنند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد oxygen

  1. noun a chemical element that is a gas with no smell or colour. Oxygen forms a large part of the air on earth, and is needed by animals and plants to live.

ارجاع به لغت oxygen

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «oxygen» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/oxygen

لغات نزدیک oxygen

پیشنهاد بهبود معانی