شکل جمع:
pallbearersتابوتبر (شخص)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The pallbearer gently lifted the casket with utmost care.
تابوتبر تابوت را با نهایت دقت بالا آورد.
It is an honor to be chosen as a pallbearer for my beloved friend's funeral.
باعث افتخار است که به عنوان یکی از تابوتبرهای مراسم تشییع جنازهی دوست عزیزم انتخاب شدم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «pallbearer» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pallbearer