امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Paperwork

    ˈpeɪpərwɜrːk ˈpeɪpəwɜːk
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    noun uncountable B2
    تشریفات اداری، کاغذ‌بازی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    - The company requires extensive paperwork for new hires.
    - این شرکت برای استخدام‌های جدید به تشریفات اداری طولانی نیاز دارد.
    - The paperwork for the loan approval took weeks to complete.
    - کاغذبازی مربوط به تأیید وام هفته‌ها طول کشید.
    noun uncountable
    مدارک، اسناد
    - The manager reviewed the paperwork carefully.
    - مدیر اسناد را با دقت بررسی کرد.
    - They submitted the necessary paperwork for the application.
    - آن‌ها مدارک لازم برای درخواست را ارائه کردند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت paperwork

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «paperwork» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/paperwork

    لغات نزدیک paperwork

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دودگیر دور از جاده دور از مد نظر دور افتاده کردن دور زدن یک مانع دور سر گردانی دور لگام دوران انتقاد دوران زوال دوران کیهان دوران خدمت نظام دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون دورفتاده دورنما مانند دوره فروشی کردن دورگه شدگی دورین دوزندگی کردن دوست خواهروار دوطرفگی