آخرین به‌روزرسانی:

Papillary

ˈpæpʌˌleriː pəˈpɪlərɪ

معنی‌ها

adjective

پستانکی، وابسته به پستانچه (papilla)، پستانچه‌ای

adjective

دارای پستانچه، پستانک دار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد papillary

  1. adjective of or relating to or resembling papilla
    Synonyms:
    papillose

ارجاع به لغت papillary

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «papillary» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/papillary

لغات نزدیک papillary

پیشنهاد بهبود معانی