آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:

Parametric

ˌperəˈmetrɪk ˌpærəˈmetrɪk

معنی parametric | جمله با parametric

adjective

پارامتری، فراسنجه‌ای، وابسته به پارامتر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

The engineer used a parametric model to design the bridge.

مهندس برای طراحی پل از مدل پارامتری استفاده کرد.

Parametric analysis helps us understand how different variables affect the outcome.

تحلیل پارامتری به ما کمک می‌کند که بفهمیم چگونه متغیرهای مختلف بر نتیجه تأثیر می‌گذارند.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت parametric

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «parametric» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/parametric

لغات نزدیک parametric

پیشنهاد بهبود معانی