با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Parterre

    pɑːrˈter pɑːˈteə
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      parterres

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    باغچه (به ویژه باغچه‌ای که راهروهای آن به صورت اشکال هندسی و غیره طرح‌ریزی شده باشد)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    - He tended to every detail of the parterre.
    - او به تمام جزئیات باغچه توجه داشت.
    - Visitors marveled at the symmetrical beauty of the parterre.
    - بازدیدکنندگان از زیبایی متقارن باغچه شگفت‌زده شدند.
    noun countable
    انگلیسی آمریکایی سینما و تئاتر زیر بالکن (در سالن نمایش)
    - The parterre tickets were sold out weeks in advance.
    - بلیت‌های زیر بالکن هفته‌ها پیش فروخته شده بود.
    - The parterre was packed with enthusiastic theatergoers.
    - زیر بالکن مملو از تئاتربین‌های پرشور بود.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد parterre

    1. noun Seating at the rear of the main floor (beneath the balconies)
      Synonyms: parquet circle, seats, orchestra circle, orchestra pit, pit

    ارجاع به لغت parterre

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «parterre» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/parterre

    لغات نزدیک parterre

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی