فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Pecky

ˈpɛki ˈpɛki

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective

قارچ‌زده، قارچی

The old tree trunk was covered in pecky spots.

تنه‌ی درخت کهن‌سال با لکه‌های قارچی پوشیده شده بود.

The artist used pecky wood to create a striking sculpture that highlighted environmental themes.

این هنرمند برای ساخت مجسمه‌ای خیره‌کننده که مضامین محیطی را برجسته می‌کند، از چوب‌های قارچ‌زده استفاده کرد.

adjective

سوراخ‌سوراخ، پوسیده، چروکیده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

a pecky old tree

درخت کهن‌سال و سوراخ‌سوراخ

The pecky corn was unsuitable for making popcorn.

ذرت چروکیده برای تهیه‌ی ذرت بوداده نامناسب بود.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت pecky

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pecky» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pecky

لغات نزدیک pecky

پیشنهاد بهبود معانی