امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Pecky

ˈpɛki ˈpɛki
آخرین به‌روزرسانی:
ذخیره در لغات برگزیده

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective
قارچ‌زده، قارچی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- The old tree trunk was covered in pecky spots.
- تنه‌ی درخت کهن‌سال با لکه‌های قارچی پوشیده شده بود.
- The artist used pecky wood to create a striking sculpture that highlighted environmental themes.
- این هنرمند برای ساخت مجسمه‌ای خیره‌کننده که مضامین محیطی را برجسته می‌کند، از چوب‌های قارچ‌زده استفاده کرد.
adjective
سوراخ‌سوراخ، پوسیده، چروکیده
- a pecky old tree
- درخت کهن‌سال و سوراخ‌سوراخ
- The pecky corn was unsuitable for making popcorn.
- ذرت چروکیده برای تهیه‌ی ذرت بوداده نامناسب بود.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت pecky

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pecky» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pecky

لغات نزدیک pecky

پیشنهاد بهبود معانی