Penultimate

    peˈnʌltəmət / / pə- peˈnʌltəmət / / pə-
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective
    یکی به آخر مانده، ماقبل آخر

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - the penultimate chapter of a book
    - فصل ما قبل آخر کتاب
    - the penultimate phase of the war
    - مرحله‌ی ماقبل نهایی جنگ
    - It's the penultimate episode of the series tonight.
    - امشب قسمت یکی به آخر مانده‌ی سریال است.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد penultimate

    1. noun The next to last syllable in a word
      Synonyms: penult, penultima
    2. adjective Next to the last
      Synonyms: next-to-last

    ارجاع به لغت penultimate

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «penultimate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/penultimate

    لغات نزدیک penultimate

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند