(محاوره) (مو) فرِ دائم، فِر ششماهه
(در بریتانیا، محاوره، در شرطبندی فوتبال) جابهجا کردن ترتیب تیمها
(در بریتانیا، محاوره، در شرط بندی فوتبال) (نام تیمها) ترتیب ... را عوض کردن
She had her hair cut and permed.
او داد موهایش را کوتاه کنند و فر شش ماهه بزنند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «perm» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/perm