گذشتهی ساده:
pet-satشکل سوم:
pet-satسومشخص مفرد:
pet-sitsنگهداری کردن، مراقبت کردن (از حیوان خانگی) (هنگامی که صاحب آن در خانه حضور ندارد)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I love to pet-sit because it allows me to spend time with different animals.
عاشق نگهداری کردن از حیوانات خانگی هستم؛ زیرا به من امکان میدهد با حیوانات مختلف وقت بگذرانم.
Can you pet-sit my cat while I'm on vacation?
آیا میتوانی وقتی که من در تعطیلات هستم، از گربهام مراقبت کنی؟
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «pet-sit» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pet-sit