با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Pet-sitter

ˈpetˌsɪt̬ər ˈpetˌsɪtə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    pet-sitters

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
مراقب حیوان خانگی (هنگامی که صاحب آن در خانه حضور ندارد)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- My neighbor's daughter works as a pet-sitter.
- دختر همسایه‌ام به عنوان مراقب حیوان خانگی کار می‌کند.
- I hired a professional pet-sitter to take care of my cat.
- مراقب حرفه‌ای برای نگهداری از گربه‌ام استخدام کردم.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت pet-sitter

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pet-sitter» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pet-sitter

لغات نزدیک pet-sitter

پیشنهاد بهبود معانی