فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Phaseout

American: ˈfeɪˌzɑːwt British: ˈfeɪˌzɑːwt

معنی و نمونه‌جمله

به‌تدریج متوقف کردن کار یا تولید، توقف کار یا فرآوری به‌طور مرحله‌ای

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

the phaseout of the company's operations in Kerman

خاتمه‌ی زمان‌بندی‌شده‌ی فعالیت‌های شرکت در کرمان

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت phaseout

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «phaseout» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/phaseout

لغات نزدیک phaseout

پیشنهاد بهبود معانی