فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
    آخرین به‌روزرسانی:

    Physio-

    ˈfɪzioʊ ˈfɪziəʊ

    معنی

    پیشوند: طبیعی، طبیعت، خیم، تن، تنکار، تنکرد [physiography و physiology] (پیش از واکه: physi-)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت physio-

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «physio-» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/physio-

    لغات نزدیک physio-

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    online review out of order outside line para- pedestrian zone optician phone box phone call phone case phone number piece of paper pop music power button railway station rube آگاهاننده هلو سپهر ترنم یلدا وحید آوا همتا سهیل حدیث غزل هدیه حامی فریبا مهشید