فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Physiologist

ˌfɪziˈɑːlədʒəst ˌfɪzɪˈɒlədʒɪst

شکل جمع:

physiologists

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

زیست‌شناسی کاراندام‌شناس، فیزیولوژیست، تن‌کردشناس (فردی که در مطالعه‌ی بیولوژیکی عملکردها و فرایندهای موجودات زنده و اجزای آن‌ها تخصص دارد)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی زیست‌شناسی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

The physiologist conducted a study on the effects of exercise on heart rate.

این کاراندام‌شناس مطالعه‌ای در مورد تأثیر ورزش بر ضربان قلب انجام داد.

The physiologist explained how the body's hormones can impact mood and behavior.

این فیزیولوژیست توضیح داد که چگونه هورمون‌های بدن می‌توانند بر خلق و خو و رفتار تأثیر بگذارند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The physiologist used advanced imaging technology to study the brain and its functions.

تن‌کردشناس از فناوری تصویربرداری پیشرفته برای مطالعه مغز و عملکردهای آن استفاده کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت physiologist

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «physiologist» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/physiologist

لغات نزدیک physiologist

پیشنهاد بهبود معانی