آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Pictogram

ˈpɪktəɡræm ˈpɪk.tə.ɡræm

معنی pictogram | جمله با pictogram

noun countable

تصویرنگاشت، پیکتوگرام (گونه‌ای از نوشتن که پنداره‌ها از راه کشیدن منتقل می‌شوند.)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

The teacher used a pictogram to illustrate the recycling process.

معلم از یک تصویرنگاشت برای نشان دادن فرآیند بازیافت استفاده کرد.

Children can learn new vocabulary through engaging pictograms.

کودکان می‌توانند واژگان جدید را ازطریق تصویرنگاشت‌های جذاب یاد بگیرند.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت pictogram

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pictogram» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pictogram

لغات نزدیک pictogram

پیشنهاد بهبود معانی