آخرین به‌روزرسانی:

Pilaf

piːˈlɑːf ˈpiːlæf

توضیحات:

همچنین می‌توان از pilaff و pilaw به‌جای pilaf استفاده کرد.

در انگلیسی بریتانیایی به‌جای pilaf معمولاً از pilau استفاده می‌شود.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable uncountable

انگلیسی آمریکایی غذا و آشپزی پلو

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی غذا و آشپزی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

My mom made a delicious pilaf.

مادرم پلوی خوشمزه‌ای را پخت.

vegetable pilau

پلوی سبزیجات

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pilaf

  1. noun rice cooked in well-seasoned broth with onions or celery and usually poultry or game or shellfish and sometimes tomatoes
    Synonyms:
    pilau pilaw

ارجاع به لغت pilaf

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pilaf» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pilaf

لغات نزدیک pilaf

پیشنهاد بهبود معانی