فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Pillared

ˈpɪlərd ˈpɪləd

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

ستون‌دار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

The museum's main exhibit room featured a stunning array of pillared statues.

اتاق اصلی نمایشگاه موزه دارای مجموعه‌ای خیره‌کننده از مجسمه‌های ستون‌دار بود.

The ruins of an ancient pillared temple stood tall against the desert landscape.

ویرانه‌های یک معبد باستانی ستون‌دار در برابر منظره‌ی بیابان قد علم بود.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت pillared

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pillared» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pillared

لغات نزدیک pillared

پیشنهاد بهبود معانی