Pimp

pɪmp pɪmp
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    pimped
  • شکل سوم:

    pimped
  • سوم‌شخص مفرد:

    pimps
  • وجه وصفی حال:

    pimping
  • شکل جمع:

    pimps

معنی

noun verb - intransitive
دلال محبت، جاکش، جاکشی کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pimp

  1. noun Someone who procures customers for whores (in England they call a pimp a ponce)
    Synonyms: procurer, pander, whoremonger, white-slaver, runner, hustler, panderer, flesh peddler, pandar, fancy-man, ponce
  2. verb Arrange for sexual partners for others
    Synonyms: pander, procure

ارجاع به لغت pimp

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pimp» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pimp

لغات نزدیک pimp

پیشنهاد بهبود معانی