آخرین به‌روزرسانی:

Pimp

pɪmp pɪmp

گذشته‌ی ساده:

pimped

شکل سوم:

pimped

سوم‌شخص مفرد:

pimps

وجه وصفی حال:

pimping

شکل جمع:

pimps

معنی

noun verb - intransitive

دلال محبت، جاکش، جاکشی کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pimp

  1. noun Someone who procures customers for whores (in England they call a pimp a ponce)
    Synonyms:
    procurer hustler pander panderer whoremonger ponce runner pandar flesh peddler fancy-man white-slaver
  1. verb arrange for sexual partners for others
    Synonyms:
    procure pander

ارجاع به لغت pimp

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pimp» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pimp

لغات نزدیک pimp

پیشنهاد بهبود معانی