همچنین pipet نیز نوشته میشود ولی حالت نوشتار pipette رایج است.
پیپت (یکی از ابزارهای آزمایشگاهی که بهمنظور برداشتن مقدار دقیقی از مایع یا اندازهگیری از آن استفاده میشود)
The accuracy of the experiment depended on the precision of the pipette used for measuring the volumes.
دقت و درستی آزمایش به دقت پیپت مورد استفاده برای اندازهگیری حجمها بستگی داشت.
The researcher used a disposable pipet to transfer the sample into the test tube.
این پزوهشگر از یک پیپت یکبارمصرف برای انتقال نمونه به لولهی آزمایش استفاده کرد.
انتقال دادن یا اندازهگیری (مایع) با استفاده از پیپت
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The scientist pipetted the liquid into the petri dish for further analysis.
این دانشمند مایع را برای تجزیهوتحلیل بیشتر به داخل پتری دیش انتقال داد.
She pipetted the vaccine into the syringe.
واکسن را با پیپت به داخل سرنگ ریخت.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «pipette» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pipette