فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Placenta

pləˈsentə pləˈsentə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    زیست‌شناسی کالبدشناسی جفت، جفت جنین
    • - The placenta is an organ that develops in the uterus during pregnancy.
    • - جفت اندامی است که در طول بارداری در رحم رشد می‌کند.
    • - After childbirth, the placenta is expelled from the mother's body.
    • - بعد از زایمان جفت از بدن مادر خارج می‌شود.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت placenta

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «placenta» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/placenta

لغات نزدیک placenta

پیشنهاد بهبود معانی