ایجاد شک و تردید کردن/بذر شک را کاشتن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
His words planted doubts in my mind.
حرف های او در ذهن من شک و تردید ایجاد کرد.
She tried to plant doubts about his honesty.
او سعی کرد در مورد صداقت او شک و تردید ایجاد کند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «plant doubts» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/plant-doubts